اکران آنلاین، نام دیگر فیلمکُشی؛ از «تفریق» تا «بیرویا»
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۹۳۸۲۸
آفتابنیوز :
به ۴۳ ماه پیش بازگردیم، کرونا آمده بود، جهان به هم ریخته بود، سینماها، کنسرتها، تئاترها، مشاغل و به عبارتی زندگی به معنای واقعی تعطیل شده بود. یک ماهی سالنهای سینما تعطیل شد، دو ماه، سه ماه، کار از کار گذشته بود، بزرگترین فیلمسوزی تاریخ در حال رخ دادن بود. ایدهای روی میز گذاشته شد، به نام اکران آنلاین این نوع از اکران با اینکه سالیان سال در تمام کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته بود، اما به نوعی در ایران کلیدهای ابتدایی آن زده شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اکران آنلاین قرار بود چرخه نمایش را ادامه دهد و به دنبال این بود که راه جدیدی را برای اکران فیلمها باز کند؛ که بتوان بار اکران را تقسیم کند. اما یک گارد حدودی هم نسبت به این ماجرا گرفته شد، چون اساسا عدهای همیشه نسبت به امکانات جدید گارد میگیرند.
چرا بحث گارد گرفتن مطرح میشود به این خاطر که زمانی که صنعت دیجیتال وارد کشور شد همه یک گارد شدیدی نسبت به این موضوع داشتند، حتی خیلی از افراد آن را سینما نمیدانستند ان را بخشی از ویدئو میدانستند، اما از آنجایی که تکنولوژی هیچگاه از حرکت نمیایستد به مرور زمان با این مسئله کنار آمدند. این موضوع درباره اکران آنلاین هم صدق میکرد. ما در میان یک جمعیت ۸۵ میلیون نفری فقط دو میلیون مخاطب ثابت داریم که به سینما میروند که به مرور زمان و کم رنگ شدن سینما در این دوران، این تعداد از مخاطب هم کنار گذاشته شدند. اتفاق ثبت اکران آنلاین این بود که مخاطب همچنان دستش را در جیبش میکرد و هزینهای را برای خرید بلیت سینما پرداخت میکرد. اما همچنان بحث قاچاق فیلم یکی از بزرگترین و اساسیترین معضلات بوده و هست.
مشکل اساسی اکران آنلاین
مسئله اصلی اکران فیلم به صورت آنلاین یک موضوع جدی است، آن هم لو رفتن آثار و قاچاق شدن آنها بلافاصله پس از اکران، فیلمها رخ میدهد. حامد سلیمانزاده، منتقد وداور جشنوارههای مختلف سینمایی درباره عدم وجود شرایط مناسب برای اکران آنلاین گفت: «یکی دیگر از مشکلات ما مخصوصا در مواجهه با اکران آنلاین این است که بستر امنی برای حفظ آثار نداریم و اینگونه سینمای ایران هیچ وقت نمیتواند در بستر مجازی به حیات خود ادامه دهد. اگر کسی به سمت اکران آنلاین برود، فقط یک نعش از اثرش باقی میماند. مشکل هم آنجاست که هیچگاه از قانون کپی رایت حمایت نشده و نخواهد شد.»
سیدامیر سیدزاده تهیهکننده سینما، درباره وضعیت اکران آنلاین فیلمهای سینمایی گفت: «بزرگترین مشکل ما این است که به سینما به عنوان یک صنعت نگاه نمیکنیم. در همه جای دنیا، سینما یک صنعت است، صنعتی که دارای هویت اقتصادی و هویت فرهنگی است و متاسفانه، چون این نگاه وجود ندارد، زیر ساخت کافی هم برای آن نداریم.»
این تهیهکننده به موضوع قانون کپیرایت اشاره کرد و گفت: «بحث قانون منع کپی رایت مسئلهای است که بزرگترین آسیب را به سینمای ایران وارد کرده است و متاسفانه هیچ اقدامی برای رسیدگی به این موضوع انجام نمیشود. ارگانها و دستگاههای نظارتی و اجرایی مختلف که در راس آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار دارد، باید به این مسائل رسیدگی کنند، اما هیچ اقدامی انجام نمیدهند در دو دولت گذشته نیز آقای روحانی، هیچ توجهی به سینما و ارتقای آن نداشته است.»
یکی از دلایل شکست اکران آنلاین در کشور ما، بدون شک نداشتن قانون برای جلوگیری از کپی غیرمجاز است. موضوعی که بارها و بارها، دلسوزان عرصه سینما و نمایش خانگی درباره آن هشدار دادهاند، اما به نظر میرسد وجود این قانون گرچه سود بسیاری را به دنبال خواهد داشت، اما از سوی دیگر ضرری برای منافع دیگرانی میشود که اتفاقا دست بالایی در نهادهای فرهنگی دارند و همین موضوع پیوستن به کنوانسیون «برن» را برای کشور ما عملا غیرممکن کرده است.
برای همین است که حداکثر سه ساعت بعد از آغاز نمایش آنلاین یک فیلم، کپی آن در سایتها، کانالهای تلگرامی و البته شبکههای ماهوارهای دست به دست میشود و تهیهکننده باید به یغما رفتن سرمایهاش را با چشمان خود شاهد باشد. این موضوع و ضرری که به سرمایهگذاران بخش خصوصی وارد میکند، موضوعی است که باعث شده بسیاری از فیلمهای مستقل سینمای ایران هیچ علاقهای برای ورود به عرصه نمایش آنلاین نداشته باشند.
حالا نکتهای که این روزها با آن درگیر هستیم، کمی فراتر از لو رفتن فیلمها بعد از اکران آنلاین است، نکته اساسی ماجرا این است که در ابتدا فیلمها قاچاق میشوند، لو میروند ده روز که از لو رفتن آنها میگذرد، شورای صنفی نمایش در یک جلسه تصمیم میگیرد برای نجات فیلمها آن را به صورت آنلاین اکران کند تا مهر نهایی برای عدم رفتن فیلمهای سینمایی روی پرده سینما را بزند.
در مدت کمی که در دو هفته پیش پشت سر گذاشتیم چندین فیلم پشت هم لو رفتند، «بی رویا» آرین وزیر دفتری و «تفریق» مانی حقیقی هم در این دسته از فیلمها قرار داشتند. در ابتدای امر سعید سعدی، تهیهکننده «بیرویا» از مخاطبان خواست تا صبر کنند و فیلم را به صورت قانونی تماشا کنند؛ اما تقریبا میتوان گفت کار از کار گذشته بود، چون تمام کانالهای تلگرامی و شبکههای ماهوارهای این فیلم را در اختیار داشتن و این ماجرا روز گذشته برای «تفریق» هم رخ داد فیلمی که در نهایت ناچار به اکران آنلاین شد، چون به نظر رسید جایی روی پرده سینما نداشت، هرچند که فرصت دادن برای اکرانش ضرر نداشت به این خاطر که فیلم «جنگ جهانی سوم» به کارگردانی هومن سیدی هم با این ماجرا دست و پنجه نرم کرد.
این فیلم لو رفت در نهایت در تاریخ ۲۶ فروردین روی پرده سینما رفت و با اینکه فیلم قاچاق شده بود، اما با فروش ۱۳۸ هزار و ۹۹۲ بلیت به گیشه ۶ میلیارد و ۸۷۶ میلیون تومانی دست پیدا کرد و در میان ۲۸ فیلمی که از ابتدای امسال اکران شدند، جایگاه دهم گیشه را به خود اختصاص داد.
خواسته یا ناخواسته این فیلمها لو رفتند و به هر دلیلی به آنها اجازه نمایش روی پرده سینما داده نشد، یا خود عوامل نخواستند؛ اکران آنلاین که از آن به عنوان پروژه نجات یاد میشود، از همین ابتدای امر شکست خورده به شمار میآید چرا که اگر «جنگ جهانی سوم» توانست فروش قابل قبولی را به دست بیاورد به خاطر جادوی پرده نقرهای بود و در اکران آنلاین تنها اتفاقی که رخ نمیدهد احقاق حق سازندگان و سرمایهگذاران این فیلمها است.
منبع: خبرآنلاینمنبع: آفتاب
کلیدواژه: سینما فیلم روی پرده سینما اکران آنلاین تهیه کننده بزرگ ترین لو رفتن فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۹۳۸۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زور سرمایه به هنر نمیرسد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این بخشی از سخنان نایبرئیس هیئتمدیره نماوا درباره اهالی سینماست که در چند روز گذشته واکنشهای بسیاری در پی داشت. اظهاراتی که پس از واکنش تعدادی از اهالی سینما با پاسخ و عذرخواهی روابط عمومی این پلتفرم همراه بود. اما این پاسخ، جواب قانعکنندهای برای اهالی سینما نیست. در این میان واکنش گسترده صنوف خانه سینما به این اظهارنظر توجهبرانگیز شد و هرکدام در بیانیههایی جداگانه خواستار رسیدگی به این موضوع شدند و روابط عمومی خانه سینما هم اعلام کرد هیئترئیسه این نهاد، بررسی موضوع سخنان این پلتفرم را به شورای صیانت خانه سینمای ایران ارجاع داده و در این شورا، درباره آن تصمیمگیری خواهد شد. اما به همین بهانه با همایون اسعدیان، کارگردان و تهیهکننده سینما، نگاهی کلانتر به گسترش پلتفرمها داشتیم و میزان دغدغهمندی آنها در حوزه فرهنگ را واکاوی کردیم و در ادامه شرایط حضور هنرمندان در پلتفرمها را بررسی کردیم که آیا در شرایطی که سینما در وضعیت خوبی به سر نمیبرد، این پلتفرمها هستند که در اولویت فعالان سینما قرار گرفتهاند؟ گفتوگوی روزنامه شرق را در ادامه میخوانید:
چند روزی است صحبت درباره اظهارات نامناسب یکی از مدیران ارشد یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی واکنشهای زیادی بین اهالی سینما داشته، فارغ از جنس ادبیات مطرحشده که حتما جای نقد دارد، بد نیست به این بهانه نگاهی به گستردگی شبکه نمایش خانگی و اقبال به این پلتفرم بین اهالی سینما و مخاطبانش داشته باشیم. پلتفرمها همزمان با دوران کرونا در ایران به سرعت میان مخاطبان فراگیر شدند و هنرمندان زیادی جذب کار در این حوزه شدند. فکر میکنید این مدیوم مسیر درستی را در این چند سال طی کرده است؟
ابتدا باید اشاره کنم باورم این است که حرفهای این مدیر محترم شاید عامدانه نبوده. شاید روی بیان کلماتش دقت نکرده است. نمیخواهم قضاوتی داشته باشم و ماجرا را صفر یا صد ببینم. انتظار همه ما این است، افرادی که در این سطح مدیریتی قرار میگیرند و در هیئتمدیره یک پلتفرم عظیم هستند، کافی بود اشاره کنند که بعضی از تهیهکنندگان یا بازیگران به تعهدشان یا اخلاقیات پایبند نیستند. در این صورت نهتنها کسی ایرادی نمیگرفت، بلکه تأیید هم میکرد. تصور ما هم این نیست که جامعه منزهی هستیم. جامعه سینما مثل تمام مشاغل دیگر طبعا ضعفها یا قوتهایی دارد. من هم خیلی خوب میدانم برخی از دوستان تهیهکننده یا بازیگر ما در ارتباط با پلتفرمها بدرفتاریها یا بداخلاقیهایی داشتهاند و این حق طبیعی یک مدیر است که از این ماجرا گلهمند باشد. همینطور که ممکن است برخی از دوستان ما هم وقتی پای پول وسط میآید هرکاری بکنند. ولی وقتی این جملات به همه اهالی سینما تسری پیدا میکند، دیگر مورد صنفی است و باید شأن حرفهمان را در نظر بگیریم و موظف هستیم از آن دفاع کنیم. صنوف و هیئتمدیره خانه سینما همگی به این ماجرا واکنش نشان دادند و این حرفها بار حقوقی داشت.
البته مجموعه نماوا عذرخواهی کرد. خودم در چند سال گذشته تنها پلتفرمی که با آن کار کردم نماوا بوده و مشخصا از مدیریت نماوا آقای میرطاووسی جز رفتار محترمانه چیز دیگری ندیدم وگرنه مجدد با این پلتفرم کار نمیکردم. این نبوده که من با این پلتفرم پدرکشتگی داشته باشم و از این جهت واکنشی نشان بدهم. اما واقعیت این است که جهان آینده، جهان تصویر و ویاودیهاست. ما الان دو، سه پلتفرم خوب داریم و همینطور روز به روز به تعدادشان اضافه میشود. بخش عظیمی از تأمین مالی اهالی سینما و تصویر در آینده از طریق همین پلتفرمها خواهد بود. نه اینکه سینما از بین خواهد رفت، در سینما تعداد محدودی فیلم ساخته میشود و تعدادی از اعضا در آن کار میکنند، اما حجم کاریای که این پلتفرمها برای اهالی سینما ایجاد میکنند، قابل مقایسه با تولید فیلم نیست. در دو سال کرونا اگر پلتفرمها نبودند واقعا اهالی سینما وضعیت بدی پیدا میکردند، چراکه در آن مقطع فقط پلتفرمها بودند که سریال میساختند و طی دو سال اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۴ سریال توسط دو پلتفرم تولید شد. ما باید از ورود این سرمایهها به این عرصه استقبال کنیم. بهشخصه وقتی متوجه میشوم یک پلتفرم تازه به جمع پلتفرمها اضافه میشود، خوشحال میشوم. میدانم سرمایه زیادی پشت آن است و دیگر بحث ساخت یک فیلم نیست. بحث صدها میلیارد سرمایه است. نه تنها باید استقبال کنیم، بلکه باید تلاش کنیم بمانند، ریشه بدوانند و بتوانند خوراک فرهنگی برای اقشار مختلف مردم فراهم کنند. اما طرف دیگر باید برای دوستانی که صاحب سرمایه هستند مواردی تعریف شود. میدانیم که سرمایه، قدرت میآورد و قدرت سرمایه آنقدر زیاد است که برخی فکر میکنند میتوانند هر گونه رفتاری داشته باشند. باید این را در نظر گرفت که این قدرت سرمایه در عرصه فرهنگ و هنر بدون تعامل با اهالی فرهنگ و هنر موفق نخواهد بود و قطعا در این رودررویی سرمایه شکست میخورد. همینطورکه در رودررویی صداوسیما با هنرمندان، صداوسیما مخاطبش را از دست میدهد و اگر هنرمندانی که میتوانند مخاطب را جذب کنند و بین مردم ریشه دارند و مخاطب دارند، با صداوسیما قهر کنند، بازنده صداوسیما است. این اتفاق میتواند دقیقا برای پلتفرمها هم تکرار شود. اگر دچار این باور شوند که قدرت سرمایه است و اگر پول بدهید، هنرمندان همه کاری میکنند، قطعا اشتباه بزرگی میکنند. واقعیت هم این است که تا به امروز چنین رفتارهایی از مدیران پلتفرمها ندیده بودیم. ممکن است در ذهنیتشان این باور وجود داشته، اما حداقل به این شکل بیان نشده بود. عذرخواهی و پوزشخواهی نماوا را در آن بیانیه به فال نیک میگیرم. یعنی فکر میکنم خود دوستان هم در مجموعه مدیریتی آنجا این نگاه را قبول ندارند و نمیپسندند. ظاهرا منظورشان یک پروژه بوده، ولی من فکر میکنم هیجانزده شدهاند و همه ما را به یک چوب زدهاند و طبیعی هم بود چنین واکنشهایی را از سمت هنرمندان در پی داشته باشد.
در بین صحبتها به وضعیت نابسامان سینما اشاره کردید. میدانیم که دستکم در دو سال گذشته رونق گیشه سینما تنها با تعداد اندکی فیلم آن هم از جنس کمدی اتفاق افتاد و در این شرایط بسیاری از اهالی سینما تمایلی به حضور در این عرصه ندارند و بخشی از این دلزدگی، ظاهرا تکصدایی یا واگذاری عرصه به ساخت فیلمهای کمدی در سینماست.
صحبتکردن درباره سینما با صحبتهایی که شما اشاره کردید کمی پیچیده است. ما در دو سال گذشته و مشخصا سال گذشته از جهت گیشه رونق خوبی را تجربه کردیم. اما این رونق محصول نهایتا پنج فیلم بود. صاحبان سالنهای سینما خوشحال هستند، چون در واقع توانستند ضرر دوران کرونا را جبران کنند و این تعداد فیلم کمدی برای آنها سودده هم بوده است. اما پنج فیلم کلیت سینما نیست. ما نمیتوانیم خوشحال باشیم که چهار فیلم ۸۰۰ میلیارد فروختهاند و در کنارش مثلا ۵۰ تا فیلم روی هم ۲۰۰ میلیارد فروختهاند. این یعنی ضرر سینما. بحثم فقط فیلم اجتماعی نیست. فیلمهای عاشقانه، پلیسی، معمایی را هم از دست دادیم. از ژانرهای دیگر غافل شدیم.
البته بخشی از انتقادها از سمت فیلمسازان در یکی، دو سال گذشته بهدلیل ندادن پروانه ساخت به فیلمهای اجتماعی است.
اینجا نمیتوانیم یک جا را مقصر بدانیم و بگوییم که اگر اینجا درست رفتار میکرد، همهچیز درست پیش میرفت. اگر بگوییم شورای پروانه ساخت سختگیری میکند، جواب آنها هم این است که کدام کارگردان نامی ما فیلمنامه داده و ما رد کردهایم؟ موضوع اینجاست که فیلمنامهای ارائه نمیشود. باید بررسی کنیم چرا فیلمنامه به شورای پروانه ساخت ارائه نمیشود؟ از طرف دیگر، هزینه تولید فیلم به شدت بالا رفته است. یک فیلم با کمترین هزینه در شرایط فعلی، حداقل ۲۵ میلیارد تومان هزینه دارد و این یعنی۷۰، ۸۰ میلیارد تومان فروش برای اینکه بتواند به پولش برسد. تنها فیلمهایی که فروش بالای نوروز را به خودشان اختصاص دادند، فیلمهای کمدی بودند. فیلمهایی در ژانرهای دیگر مثل «بیبدن» یا «مست عشق» با وجود اینکه مخاطب دارند، بعید میدانم به فروش فیلم «تمساح خونی» برسند و اگر فیلمهای دیگر در گیشه پاسخگو نیستند، به این دلیل است که هزینه تولید بالا رفته. این هزینه تولید چطور بالا رفته است؟ یک بخش از آن شرایط کشور است و تورم وحشتناکی که بهخاطر آن همه چیز بالا رفته. دستمزد بازیگران به شدت بالا رفته است. اتفاقا در این موضوع پلتفرمها مقصر هستند. همین افرادی که امروز به بازیگران حمله میکنند، خودشان برای اینکه مخاطبان بیشتری جذب کنند، بازیگران مطرح را جذب کردند و دستمزدهای عجیب و غریب پرداخت کردند. یک بار تلویزیون سالها قبل این کار را انجام داد و یک جهش در دستمزدها ایجاد کرد. در چند سال گذشته هم پلتفرمها این کار را انجام دادند و هزینهها را در سینما بالا بردند. بازیگران در سریال حیرتانگیز دستمزد میگیرند و طبیعتا برای یک فیلم سینمایی پرداخت رقمهای بالا به بازیگران ممکن نیست. اما موضوع مهم این است که تحولاتی در کشور اتفاق افتاده که این تحولات جامعه ما را ۱۰ پله جلو برده است. خیلی از فیلمسازان ما دچار سردرگمی هستند. فیلمنامهای که دو سال پیش برای آنها جذاب بوده، امروز حس میکنند موضوعیت ندارد. جامعه آنچنان دچار تحول شده که عملا فیلمسازان را سردرگم کرده است. اگر بسیاری از فیلمسازان ما فیلمنامه به شورای پروانه ساخت نمیدهند، به این دلیل است که نمیدانند باید چه کار کنند. اگر نتوانیم توقع فرهنگی مردم را برآورده کنیم، شکست میخوریم. نمیدانیم چه چیزی بسازیم که پاسخگوی زمانه ما باشد و این یک معضل دیگر است.
پس فکر نمیکنید در این شرایط پلتفرمها در مقابل سینما ایستادهاند.
من معتقد نیستم سینما در مقابل پلتفرمها از بین رفته است. سینما تبدیل میشود به یک مراسم. تبدیل میشود به یک ضیافت. فردی که از خانه بیرون میآید و هزینه میکند و سینما را انتخاب میکند، تمایل به دیدن فیلم مفرح در سینما دارد. در شرایطی که حال روحی و اجتماعی مردم خوب نیست و مرتب داریم با مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم، مخاطب سینما این زمان را برای دیدن فیلم کمدی صرف میکند. برای اینکه دو ساعت حواس مخاطب به چیز دیگری غیر از مشکلاتی که روزمره با آن دست و پنجه نرم میکند پرت شود.
حالا اگر همین دو ساعت، دردهای خودش را در فیلم هم ببیند قطعا سینما برایش وسوسهانگیز نیست. ما قبلا هم این وضعیت را داشتیم. هر وقت شرایط روحی و روانی جامعه خوب بوده فیلمهای اجتماعی خیلی خوب پاسخ داده و درست در شرایطی که وضع روحی جامعه بد است اتفاقا فیلمهای اجتماعی جواب نمیدهد. اصلا باور نمیکنم که این فیلمهای کمدی ما باعث شده فیلمهای اجتماعی فروش نرود. فیلمهای جدی ما در غیاب فیلمهای کمدی همینقدر فروش میرود. چون اساسا تمایل برای دیدن آن فیلمها وجود ندارد. واقعیت این است سال گذشته فیلمهایی که در جشنواره دیدم یک شکست سنگین برای فیلمهای جدی خواهد بود. نمونهاش را در هفت، هشت فیلمی که در عید اکران شد دیدیم. به جز فیلم «تمساح خونی» و «بیبدن» باقی فروشها شکست خوردهاند. نمیتوانم بگویم این میان مقصر «تمساح خونی» است. امسال هم تا آخر سال هفت، هشت فیلم کمدی داریم که سالنداران از فروش این فیلمها راضی خواهند بود. اما این کلیت سینما نیست. کلیت سینما در معرض خطر است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900027